۱۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

نقاط مشترک یهودیت، مسیحیت و اسلام

ادیان غربی، مسیحیت، اسلام و یهودیت در یک سری صفات و خصوصیات مشترک اند که این چند دین را با تمامی بقیه ادیان در گروه مجزایی قرار می دهد.


اعتقاد و باور به یک خدا

باور به تاریخ خطی

ایمان به کتاب مقدس


این ویژگی های مشترک این سه سنت را به یکدیگر متصل می کند.

یک خدا جهان را در ابتدای زمان ساخته است و این خدا جهان را خاتمه می دهد.

هر انسان دارای یک روح است و با مرگ بدن، روح از بدن جدا می شود و در یک بعد دیگر زندگی را ادامه خواهد داد.

در مورد ارزش اخلاقی روح در هنگام مرگ برای پاداش یا فقدان زندگی ابدی قضاوت می شود.

زمان خطی است و تنها یک دوره وجود برای افراد و کل جهان وجود دارد.

برای ادیان دیگر چندین خدا هست یا هیچ خدایی نیست، برای آن ها زمان چرخه ای است و روح از بدن ها به بدن های دیگر جا به جا می شود و حتی در آن واحد در چند بدن وجود دارد.

۲۳ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۲۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

ویژگی های دین

در اینجا  می خواهیم از آن دسته از ویژگی هایی صحبت کنیم که دین می تواند داشته باشد، همان طوری که افراد خانواده همه ویژگی های یم خانواده را ندارند اما شباهت زیادی بهم دارند.

ویژگی های مشترک:

  1. مفهوم یک خدایی یا مطلق گرایی، که این مهمترین و با اهمیت ترین مورد است.
  2. ایده هایی درمورد طبیعت و ماهیت انسان
  3. ایده ی عذاب الهی، سرنوشت، قضا و قدر
  4. معنا و مفهوم تاریخ زندگی بشریت
  5. مشکل شر شیطانی که معرفی شده
  6. توضیحی بر مشکل مرکزی زندگی انسان و رنج کشیدن و زنده شدن بعد از مرگ
  7. هدف این جهان
  8. ایده های جامعه ی انسانی و اخلاق گرایی
۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

عوارض خروج از کشور سال ٩٧


با ارائه لایحه بودجه سال ٩٧ از سوی دولت به مجلس،عوارض خروج از کشور ٢٢٠ هزار تومان و عوارض خروج از کشور برای زائران حج تمتع، عمره و عتبات عالیات ١١٠ هزار تومان تعیین شد.

این مبلغ براى خروج بیش از یک بار از کشور به میزان ٥٠٪‏ یعنی ٣٣٠ هزار تومان و بیش از آن به میزان ١٠٠٪‏ یعنی ٤٤٠ هزار تومان خواهد بود.

با توجه به این قانون جدید همه کشورها از جذب توریست درآمد خواهند داشت و ایران از دفع توریست!

۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

نذرى را به دست نیازمندش برسان

تا حالا به فکر کمک به کسی افتادی؟
تا حالا شده خودتو بگذاری جای اون آدم هایی که خرج روزمره شون رو هم ندارن؟
کسی که مجبوره ساده ترین و ارزان ترین غذا رو بیاره سر سفره اش، شاید مجبور بشه از همین وعده های خشک و خالی و ساده اش هم بزنه چون به معنای واقعی هیچی نداره!
امروز تو مرکز شهرمون، همین شهری که وقتی می خوان معرفی اش کنن می رن سراغ خونه ها و ساختمان های لوکس زعفرانیه و فرشته و مغازه های چند میلیاردی با طراحی ها و دکورهای گرونش، همون شهری که می رن سراغ برج و میدان آزادی اش، همون جایی که به برج میلاد می نازه، همون شهری که می خوان معرفی اش کنن فقط از خوبیاش می گن، آره تهران خراب شده رو می گم؛ تو همین شهر توی مرکز شهر یک مادر جوان با دو تا بچه که دنبالش راه افتاده بودن داشت یک گونی سنگین رو به دوش می کشید و از این سطل به اون سطل آشغال، پلاستیک جمع می کرد تا بتونه بفروشه و خرجی در بیاره!
درسته که قانون و قدرت مملکت باید برای این ها کاری انجام بده ولی مردم عزیزمون هم می تونن وقتی این افراد رو می بینن به اندازه توانشان، کمکی کنند. این زن حتی اجازه نداد از رفتنش عکس بگیرم!
گفت اگر شهرداری ببینه از این گزارش ها پخش می شه پولمون رو نمی ده، پلاستیکمون رو نمی خره نگیر خیلی ممنونم ولی نگیر!
یعنی من حتی دیگه نتونستم توضیح بدم که جایی قرار نیست پخش بشه جز یه وبلاگ کم بازدید ..

بیایید دعا کنیم :

خدایا در این روز نو و در این سال نو قدرت تغییر عقاید پوسیده رو به ما بده
به ما قدرتی بده تا بتوانیم عدالت را در قالب قانون در کشورمان و در سراسر جهان برقرار کنیم
خدایا کسانی که هر روز از تو طلب هدایت به راه راست دارند را هدایت کن شاید که بتوانند فقر را ریشه کن کنند، شاید از نعمت هایشان انفاق کنند شاید زکات و خمس را به افراد ضعیف جامعه بپردازند شاید دنیا را جای بهتری کنند ..
خدایا به ما تفکری عطا کن که نه فقط فقر مالی بلکه فقر ناشی از روش غلط زندگی را ریشه کن کنیم.
۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

دین چیست؟

تعاریف بسیاری از دین وجود دارد اما این دقیقا مشخص نمی کند که دین چیست تا به راحتی مطمئن شوید که تعریف دین، آن را از سحر و جادو و فرقه ها , و حزب ها متمایز می کند. مراقب باشید ..


بسیاری از مردم تعاریف دین را بدون اطلاع زیادی از طیف وسیعی از پدیده های مذهبی و بدون اطلاع از بسیاری از مظاهر فرهنگی متفاوت از دین ارائه می کنند. این تصور غلطی است که فکر می کنند دین باید با خدا، یا خدایان یا موجودات فراطبیعی و یا یک دیدگاه فوق العاده یا معنوی یا واقعیت بزرگتر همراه باشد. هیچ کدام از اینها مطلقا لازم نیست زیرا ادیانی وجود دارند که بدون این عناصر هستند.


جمعیت امروز جهان 7 میلیارد و 610 میلیون نفر هست و این رقم هر لحظه در حال افزایش است. اکثر این مردم اعلام می کنند که به نوعی مذهبی هستند یا دین دارند.


این آمار ممکن است به مرور زمان تغییراتی داشته باشد.


  • مسیحیت : 2 میلیارد و 200 میلیون نفر
  • اسلام :  1 میلیارد و 600 میلیون نفر
  • سکولار : 1 میلیارد و 130 میلیون نفر
  • هندو : 1 میلیارد و 35 میلیون نفر
  • بودا : 490 میلیون نفر
  • شینتو : 120 میلیون نفر
  • سنت آفریقایی : 100 میلیون نفر
  • یهود : 15 میلیون نفر
  • بهایی : 8 میلیون نفر
  • جین : 4 میلیون و 450 هزار نفر
  • زرتشت : 450 هزار نفر
  • و  بیش از چهار هزار مذهب شناخته شده دیگر در جهان


سه دینی که مذاهب خود را تشویق و ترویج می کنند، به دنبال فعال شدن بیشتر اعضا هستند شامل مسیحیت، اسلام و بودیسم هستند.

اسلام سریع ترین رشد در میان تمامی سنت ها را داراست و گفته می شود تا سال 2020  یعنی حدود دو الی سه سال آینده بیشترین پیروان جهان را خواهد داشت.

به هر صورت بعضی از این چهار هزار دین به هیچ خدایی اعتقاد ندارند، برخی از آن ها به نجات انسان به شکل یک روح اعتقاد ندارند و بعضی ها هم به بیش از یک خدا اعتقاد دارند. اما سوال اینجاست که چه چیزی باعث می شود که اسم این اعتقاد آن ها را دین بنامیم!؟


در اینجا یکی از بهترین تعریف هایی که از این موضوع هست را با همدیگر بررسی می کنیم؛ تعریفی که هسته ی مرکزی تمامی مذاهب را می سازد و در عین حال آن ها را از هم متمایز می کند.


دین جامع ترین و فشرده ترین شیوه ی ارزش گذاری بر انسان است

۲۰ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

بررسی اجمالی فلسفه دین

در ادامه بحث فلسفه می رویم به سراغ فکر کردن به جواب های چندین سوال مهم فلسفی درباره مذهب و دین ..

البته تو ای دوست من تصور نکن اینجا قرار است که به مومنان را به غیر مومن ها تبدیل کنم اینجا چالشی برای آزمایش ایمان تو می تواند باشد.
هدف این است که با توجه به تفکر فلسفی به بررسی موضوعاتی بپردازیم که از نظر اهمیت در درجه بالایی قرار می گیرند.
دین و مذهب در واقع در درجه مهم ترین سوالات قرار خواهند گرفت.

این نکته را فراموش نکنید که فلسفه بر اساس علت و دلیل است و دین و مذهب بر اساس ایمان!

خب در خیلی مواقع هم فیلسوف ها با تفکر و دقت سعی در یافتن علتی برای ایمان و استحکام بخشیدن به ایمان بوده اند. البته برخی از مسائل بیان شده در این ماژول ممکن است با عقاید و تفکرات خیلی ها متفاوت باشد. در این دنیا می توان بر اساس باور ها زندگی کرد و زندگی خیلی خوبی داشت. ممکن است پاسخ به برخی از سوالات مطرح شده توسط تفکر فلسفی به سادگی اعلام شود، "خب من باور دارم که ..." در این حال ممکن است بسیار از افراد این دلایل را قبول کنند ولی در فلسفه عبارت "من باور دارم.. به همین دلیل ..." جواب پذیرفتنی نیست و بر پایه کمبود دانش و اطلاعات است.
پس نیاز است که برای هر باور دلیل محکمی وجود داشته باشد و آن باور با سوال و تفکر و اطلاعات بدست آمده باشد.

و اما درباره دین بسیاری مسائل و مباحث وجود دارد که مردم درباره آن ها نگران هستند ولی بدانید که همه حرف های آن ها نه کاملا درست و نه کاملا اشتباه است؛ آن ها نکاتی می ببنند که سوال به وجود می آورد.
پس آماده باشید تا درباره موضوعاتی بسیار بسیار مهم که اساس زندگی و طرز تفکر شما را می سازد فکر کنیم؛ مسائلی همچون خدا، مذهب، واقعیت، دانش، دین، حقیقت، ذهن، آزادی و بسیاری از این گونه مسائل که برای خیلی از مردم روی زمین میراثی مشترک اند.

موضوع مذهب موضوع مهمی است که فلاسفه خیلی اوقات درگیر آن هستند، معنای دین به تعبیر فلسفی، از طریق حدس و گمانه زنی و البته انتقاد .. پس از این مفهوم و ارزش دین، مسائل مهمی هستند که در این ماژول به آن خواهیم پرداخت.

الهیات - به باور ها می پردازد با توجه به روش عقلانی و در نظر گرفتن ایمان.

فلسفه دین منطقی است - فلسفه دین، تفکر منطقی در مورد مسائل و نگرانی های مذهبی بدون پیش فرض بودن وجود خدا یا وابستگی به وجود ایمان است.


هر کدام از این مطالب را در یک مطلب جداگانه بررسی خواهیم کرد. لطفا نظراتتان، افکارتان و حرفهایتان را با من در میان بگذارید.
۱۸ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سامان

هخامنشیان

هخامنشیان شاهنشاهی‌ای در دوران باستان بود که بدست کوروش بزرگ بنیاد نهاده شد. این شاهنشاهی از سال سیصد و سی تا پانصد و پنجاه قبل از میلاد مسیح به مدت دویست و بیست سال با پرجا بود.
این نخستین دولتی بود که همه جهان متمدن آن روز را دربر می‌گرفت و ازین ‌رو، شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها دولتی است که همه جهان را برای بیش از سه سده یکپارچه کرد. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکرده خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است. هخامنش باید حوالی پایان سده هشتم یا ربع نخست سده هفتم پیش از میلاد بر مسند قدرت بوده باشد. چش پش، پسر هخامنش در فاصله تقریبی ششصد و هفتاد و پنج تا ششصد و چهل قبل از میلاد، رهبری طوایف پارسی را به دست گرفته بود.
.

هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ از نوادگان (شاه انشان، کوروش یکم، کمبوجیه یکم) را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجسته تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود درآورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های شاهنشاهی هخامنشی به‌شمار می‌رفت.

شاهنشاهی هخامنشیان به عنوان بزرگترین امپراتوری جهان از نظر گستردگی و جمعیت نام برده شده‌است. بیش از چهل و نه میلیون نفر از صد و دوازده میلیون جمعیت جهان آن زمان در این سرزمین زندگی می‌کردند.

در دوران هخامنشیان سی قوم مختلف تحت لوای این امپراتوری بودند.

خاویر آلوارز عیلام‌شناس معتقد است که آثار و نقش‌برجسته‌های موجود نشان می‌دهد که هخامنشیان هنر خود را در بخش معماری و نقش‌برجسته از عیلامی‌ها آموخته‌اند.

قلمروی هخامنشیان بسیار گسترده بود به‌ طوری‌ که از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی را در بر می‌گرفت. در این کشور پهناور اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود.

کارل شفلد می‌نویسد: "تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تاثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقا در توانی است که او را به حل و جمع همه این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته‌است"

شاهان هخامنشی در خلال سال و با تغییر فصل کوچ می‌کردند و معمولا تمام سال را در یک جا به سر نمی‌بردند بلکه بر حسب اقتضای آب و هوا هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند در فصل زمستان در بابل، دشتستان و شوش اقامت داشتند و در فصل تابستان به همدان می‌رفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوایی خنک داشت.

این سه شهر پایتخت سیاسی و اداری و اقتصادی بودند ولی دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به‌شمار می‌رفتند یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد و دیگری پارسه که برای دیگر تشریفات به کار می‌آمد. این دو شهر زادگاه و پرورشگاه و به اصطلاح گهواره پارسیان به‌شمار می‌رفت البته تخت جمشید از این دو بیشتر اهمیت داشت به همین دلیل اسکندر مقدونی آن را عمدا آتش زد تا گهواره و تکیه گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی آنان به سر آمده‌ است.

مهم‌ترین سنگ‌نوشته هخامنشی از دید تاریخی و نیز بلندترین آن ها، سنگ‌ نبشته بیستون بر دیواره کوه بیستون است. سنگ‌نوشته بیستون بسیاری از رویدادها و کارهای داریوش یکم را در نخستین سال‌های فرمانروایی‌اش که سخت‌ترین سال‌های پادشاهی وی نیز بود، به گونه‌ای دقیق بازگو می‌کند. این سنگ‌نوشته عناصر تاریخی کافی برای بازسازی تاریخ هخامنشیان را داراست؛ و از آن می‌توان استفاده‌های زیادی کرد.

۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۰۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

هراکلیتوس - Herakleitos که بود و اندیشه اش چه بود؟

هراکـلِـیتوس

از فیلسوفان ایونیایی دوره پیشا سقراطی است، که بنا بر گفته کاترین آزبورن نویسنده و فیلسوف انگلیسی می‌توان او را تاثیرگذارترین فیلسوفِ این دوره نامید. وی شاهزاده اِفِسوس بود و می‌بایست فرمان‌روای اِفِه سوس می‌شد، اما از این سِمَت به نفعِ برادرش کناره گرفت. او از همشهریانش بیزاری می‌جست، و آنان را مورد تحقیر و توهین قرار می‌داد.


هراکلیتوس پایداری و ثبات در چیزهایِ جهان را رد می‌کرد و معتقد بود همه چیز در جهان در سیلان است؛ تا آن جا که وی گفته‌ است نمی‌توان از یک رودخانه دوبار عبور کرد. با وجود تغییر و سیلانی که از نظر هراکلیتوس در تمامیِ چیزهایِ جهان وجود دارد، وی لوگوس را تنها چیزِ ثابت و ایستای جهان می‌دانست.

پژوهشگران لوگوسِ مورد اشاره هراکلیتوس را «قانونِ حاکم بر جهان» می‌دانند. قانونی که تضاد، نمودِ اصلیِ آن است. ستیز و کشاکش میانِ اضداد، از نظر هراکلیتوس یگانه واقعیت و عدالتِ جهانی بود. به همین ترتیب، هراکلیتوس حتی جنگ را نیز عدالت و امری عمومی می‌دانست. وی را به دلیلِ نظری که در موردِ ستیز اضداد داشت، پایه‌گذار دیالکتیک می‌دانند.


فلسفه پیش از هراکلیتوس

فلسفه و نخستین فیلسوفانِ یونانی در ایونیه، در غرب آناتولی، در سده ششم پیش از میلاد پدیدار شدند.

این مکان در آموختن دانش به یونانیان بسیار پراهمیت بود، چنان‌که می‌توان گفت ایونیه، مهدِ تفکر یونانی است؛ و از طرفی می‌توان همین لقب را به میلتوس داد و گفت میلتوس نیز  مهد  تفکر ایونیه است. میلتوس زادگاه نخستین فیلسوفِ شهیرِ ایونیه است: تالس.

ارسطو فیلسوفان میلتوس را طبیعت‌گرا معرفی می‌کند، چراکه آنان سعی می‌کردند جهانی را که به‌ ظاهر بی‌نظم به‌ نظر می‌رسید، با اصولی ساده توضیح دهند؛ به عبارتی آنان همه‌ چیز در جهان را قابل توضیح می‌دانستند.

منشا نخستین، آرخه، از حوزه‌هایی بود که فیلسوفان میلتوسی در مورد آن تحقیق می‌کردند. آنان در پی توجه به تغییراتِ جهان، به این موضوع توجه کردند که ورای تمامی این تغییرات، نهایتا یک چیزِ ثابت و پایدار بایستی وجود داشته باشد که خمیرمایه تمامی چیزهاست. به این ترتیب هرکدام از این فیلسوفان، عنصری را به عنوان منشا نخستینِ چیزها معرفی می‌کردند، و در اینکه کدامین عنصر خمیرمایه چیزهاست، با یکدیگر اختلاف داشتند؛ اما نهایتا تمامی آن‌ها در یک چیز با یکدیگر توافق داشتند: مادی بودن منشا نخستین.

از میان فیلسوفان میلتوسی تالس آب را، و آناکسیمنس هوا را به‌عنوان منشا نخستین معرفی کردند.


شهر میلتوس در سال ۴۹۴ ق.م. به‌دست هخامنشیان ویران شد، و با آن که این شهر ۲۵ سال بعد دوباره ساخته شد، اما دیگر بخاطر فلسفه شهرت نیافت. از آن پس برای مدتی کانون فعالیت‌های فلسفی به منطقه یونانی نشین جنوبِ ایتالیا، مگنا گراسیا، انتقال یافت. موضوعات فلسفی‌ای که میلتوسیان به آن می‌پرداختند نیز جای خود را به تفکراتی از قبیلِ سرنوشت روح داد.


فیثاغورس از جمله فیلسوفانی است که در جنوب ایتالیا اقامت داشت.

راسل می‌گوید که ورودِ ریاضیات در فلسفه، به‌عنوان استدلال استنتاجی، از فیثاغورس آغاز می‌شود؛ همچنین راسل وی را تاثیرگذارترین شخص در عالم تفکر می‌داند، و توضیح می‌دهد آنچه به‌عنوان مکتب افلاطونی شناخته می‌شود، در واقع مکتب فیثاغوری است.

فیثاغورس به تناسخ باور داشت و بنابراین انسان را فناناپذیر می‌دانست. وی معتقد بود انسان‌ها کارگزارانِ اخلاق در جهانی هستند که از لحاظِ اخلاقی قطب‌بندی شده‌است؛ و با این تفکر زمینه‌ساز بوجودآمدن فلسفه اخلاق توسط سقراط و افلاطون شد.


دعوت شدن هراکلیتوس به دربار داریوش

معروف است که داریوش هخامنشی برای هراکلیتوس نامه‌ای نوشت و او را به دربار خویش فراخواند، اما هراکلیتوس دعوت داریوش را نپذیرفت و گوشه‌نشینی را به هم‌نشینی با شاهنشاهِ هخامنشی برگزید.

متنِ نامه‌ای که داریوش خطاب به هراکلیتوس نوشت، و پاسخی که هراکلیتوس به وی داد را دیوگنس لائرتیوس چنین نقل می‌کند:


"درودِ داریوش، فرزندِ ویشتاسپ، بر هراکلیتوس، حکیمِ افه‌سوس باد!

تو رساله‌ای به‌نامِ "در باب طبیعت" به رشته تحریر درآورده‌ای که درک و تفسیرِ آن دشوار است. به‌نظر می‌رسد در بعضی قسمت‌ها، اگر به‌صورت کلمه‌به‌کلمه تفسیر شود، حاویِ تاملی ژرف در کل جهان و آنچه در آن روی می‌دهد است، که متکی بر نیرویی عمیقا الهی است؛ اما در بسیاری قسمت‌ها حکم به‌صورت تعلیق درآمده، به‌طوری‌ که حتی آنان که در ادبیات تبحر دارند از فهمِ تفسیر صحیح اثر تو درمانده‌اند؛ لذا داریوش شاه، فرزند ویشتاسپ، امیدوار است که از تعلیمات و فرهنگ یونانی تو بهره‌مند شود. پس هرچه سریع‌تر برای دیدن من به کاخ بیا. زیرا مردم یونان معمولاً به حکیمان خود توجهی نشان نمی‌دهند؛ و نیز به قواعد فوق‌العاده ایشان که باعث شنیدن و آموختن بهتر می‌شود، بی‌اعتنایی می‌کنند. اما در بارگاه من همه‌گونه مزایا و گفتگوی روزانه خوب و ارزشمند برای تو مهیا خواهدبود، و نیز زندگی‌ای مطابق با نظراتِ شما"


در جواب داریوش وی نوشت:


"درودِ هراکلیتوسِ افه‌سوسی بر داریوش‌شاه، فرزندِ ویشتاسپ باد!

انسان‌های روی زمین از حقیقت و عدالت کناره می‌جویند، در حالی که به‌خاطر حماقتی دهشتناک، خود را وقف ارضای حرص و عطشِ شهرت می‌کنند. اما من با فراموش کردن تمام شرارت‌ها، از دل‌زدگی عمومی که ارتباط تنگاتنگی هم با حسادت دارد، خود را دور نگه می‌دارم، و از آن‌جا که از شکوه و جلال وحشت دارم، نمی‌توانم به ایران بیایم، به قلیلی قانع خواهم بود، زیرا که آن قلیل، موافق عقاید خودم است."


پایان او

هراکلیتوس به خاطر بیزاری از همشهریانش، افه‌سوس را ترک کرد و در کوه‌ها آواره شد. او با تغذیه از گیاهان و علف‌ها زندگیِ خود را ادامه می‌داد و به همین دلیل به بیماریِ استسقا دچار شد. هراکلیتوس برای درمانِ بیماری‌اش به شهر، پیشِ پزشکان بازگشت و برای پزشکان چیستانی طرح کرد و پرسید آیا آنان می‌توانند پس از بارانی شدید، خشک‌سالی به وجود بیاورند؟ پزشکانی که مخاطبِ هراکلیتوس بودند از این جمله چیزی متوجه نشدند، پس هراکلیتوس به طویله‌ای رفت و خود را در آن‌جا زیرِ پِهِنِ گاوها دفن کرد، با این گمان که رطوبتِ سمی از بدنش خارج شود.

اما این عمل در درمان بیماری‌اش فایده نکرد و در نهایت از این بیماری درگذشت. هرچند روایاتی نیز وجود دارد که براساس آن‌ها هراکلیتوس از بیماری استسقا شفا یافته، و به دلیل ابتلا به بیماری دیگری جان باخته‌است.


برخی از صحبت های هراکلیتوس

"بیشتر مردم، همچون گله حیوانات، جز سیر کردن شکم اندیشه‌ای ندارند"

"طلاجویان، زمین را بسیار می‌کاوند و اندک می‌یابند"

"[در محیطِ یک دایره،] آغاز و پایان یکی است"

"نمی‌توان در یک رودخانه دو بار پا گذاشت، چرا که هنگامی که برای بار دوم از آن عبور می‌کنیم، دیگر نه آن رودخانه رودخانه قبلی است و نه تو آن آدم قبلی"

"در نظر خدا، همه‌چیز عادلانه و خوب و درست است؛ ولی انسان برخی چیزها را درست و برخی را نادرست می‌داند"

"من در جستجوی خود بوده‌ام"

"دعا برای این مجسمه‌ها خواندن، مثل آن است که به جای صحبت با اهل خانه، با خود خانه حرف بزنید"








۱۱ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۱۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان

ماتریکس - THE MATRIX

  • برنده جایزه اسکار بهترین تدوین
  • برنده جایزه اسکار بهترین جلوه‌های تصویری
  • برنده جایزه اسکار بهترین تدوین صدا
  • برنده جایزه اسکار بهترین میکس صدا
  • برنده جایزه بافتا بهترین جلوه‌های صوتی
  • برنده جایزه بافتا بهترین صدابرداری
  • برنده جایزه ساترن بهترین جلوه‌های تصویری
  • برنده جایزه ساترن بهترین کارگردان


ماتریکس  فیلمی اکشن علمی-تخیلی آمریکایی استرالیایی، به نویسندگی و کارگردانی واچوفسکی‌ها است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد.

ماتریکس آمیزه‌ای از اکشن، هنرهای رزمی و یک فیلم‌نامه چندلایه است و یک جامعه پادآرمان‌شهر در آینده را به تصویر می‌کشد، که در آن درک واقعیت توسط انسان‌ها در دنیایی ساختگی به نام «ماتریکس» رخ می‌دهد، که به دست ماشین آلات هوشمند برای غلبه بر جمعیت انسان‌ها، شبیه‌سازی شده است.

این در حالی است که حرارت و فعالیت‌های الکتریکی بدن انسان‌ها به عنوان منبع انرژی برای ماشین آلات محسوب می‌شود و آن ها انسان ها را کشت و زرع می کنند تا حیات خود را ادامه دهند.

در این بین یک برنامه‌نویس کامپیوتر به نام توماس اندرسون، از این حقیقت آگاه می شود و همراه با افراد دیگری که از این دنیای رؤیایی خود را رها کردند به شورشی علیه ماشین‌ها برمی‌خیزد.

فیلم ماتریکس به داشتن محتوای سنگین و ساختار پیچیده فلسفی شهرت دارد.

این فیلم همچنین نمونه‌ای از سبک سایبرپانک و علمی تخیلی به شمار رفته و شامل منابع متعددی از ایده‌ها و تفکرات فلسفی و مذهبی می‌باشد.

این فیلم نخستین قسمت از سه‌گانه ماتریکس به شمار می‌رود، که برنده ۴ جایزه اسکار در بخش‌های فنی و همچنین جوایز دیگری شامل جایزه بفتا و ساترن بوده است.

ماتریکس در ۳۱ مارس ۱۹۹۹ در آمریکا اکران شد و به طور کلی نظرات مثبتی از منتقدین فیلم دریافت نمود و توانست به فروشی جهانی معادل ۴۶۳ میلیون دلار دست یابد.

این فیلم به عنوان یکی از برترین فیلم‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود و در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها، جزو ۲۰ فیلم برتر قرار دارد.


اما داستان فیلم از چه قرار است؟

در آینده نزدیک، آزادی طلبان به کمک تجهیزات محرمانه خود با یک برنامه نویس کامپیوتری به اسم توماس اندرسون که زندگی دوگانه ای دارد ارتباط برقرار می کنند، او یک زندگی معمولی دارد و در یک شرکت کار می کند بیمه می پردازد مالیات می دهد و سر ساعت سر کارش حاضر می شود و کارهای روتین دیگر افراد جامعه را انجام می دهد؛ از طرفی او یک هکر مخفی به اسم نئو است که برنامه های هکری می نویسد.

افراد گروه آزادی طلب با نئو ارتباط برقرار می‌کنند و به او شرح می‌دهند که حقیقتی که او تصور می‌کند یک شبیه‌سازی پیچیده کامپیوتری است به نام «ماتریکس» که توسط نوعی هوش مصنوعی بدخواه طراحی شده است و او بیدار نیست و در یک محفظه به دام این کشت کنندگان انسان افتاده است و ماتریکس حقیقت را از بشریت مخفی می‌سازد و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا یک زندگی متقاعدکننده و شبیه‌سازی شده در اوان هزاره سوم یعنی بعد از سال 2000 را داشته باشند.

در حالی که ماشین‌ها در حال رشد کردن هستند و مردم را درو می‌کنند تا از آن‌ها به‌عنوان یک منبع انرژی دائمی استفاده کنند؛ مورفیس، رهبر این آزادی طلبان باور دارد که نئو «شخص برگزیده» است که انسان‌ها را به سوی آزادی هدایت کرده و ماشین‌ها را برخواهد انداخت. به اضافه نئو، ترینیتی و مورفیس در مقابل بنده سازی انسان‌ها توسط ماشین‌ها می‌جنگند، درحالی که نئو کم‌ کم شروع به پذیرفتن نقش خود را به‌ عنوان «شخص یگانه» می‌کند.

در مقابل مأموران سیستم، مانع از خروج از ماتریکس می‌شوند. مأمور اسمیت که سرپرست مأموران دیگر است، خود از ماتریکس خسته شده و سعی در آزادی دارد. وی با نئو درگیر شده و نئو او را شکست می‌دهد؛ ولی مأموران سیستم (بر خلاف انسان‌ها) قابلیت جابجایی سریع را دارند و حتی در صورت مرگ، باز متولد می‌شوند.

در طول فیلم، ببینده متوجه می‌شود که آزادی طلبان در تنها شهر باقی مانده در جهان به نام زایون زندگی می‌کنند که ماتریکس سعی در نابودی این شهر دارد.


دیالوگ هایی ماندگار از این فیلم

  • مورفیوس: متأسفانه، به هیچ‌کس نمیشه گفت ماتریکس چیه، خودت باید اون رو ببینی…
  • باورت نمی‌شه. تو در کوهستان هستی.
  • کپسول آبی رو برداری قصه تمام است، تو تختت بیدار میشی و به باورهات ادامه می‌دی کپسول قرمز رو برداری تو سرزمین عجایب می مونی و می‌فهمی که لانه خرگوش چقدر عمیق است.
  • اون‌ها کشتزار هستن نئو. کشتزارهایی بی‌نهایت. جایی که نوع بشر دیگر به دنیا نمی‌آید. بلکه کِشت می‌شود.
  • انتخاب یک حیله‌است که بین اشخاص باقدرت و بی‌قدرت به وجود آمده.
  • در سمت راست به منبع (source) راه دارد و نجات زایان. در سمت چپ به ماتریکس راه دارد و به آن (ترینیتی) و به پایان گونه‌های شما (بشر).

تفاوت بسیار زیادی بین «شناخت یک راه» و «قدم گذاشتن در آن راه» وجود دارد.

  • اسمیت: چرا آقای اندرسون؟ چرا؟ نئو: چون من انتخاب کردم.
  • هر چیزی که آغازی دارد، پایانی هم خواهد داشت.



کپسول آبی رو برداری قصه تمام است، تو تختت بیدار میشی و به باورهات ادامه می‌دی کپسول قرمز رو برداری تو سرزمین عجایب می مونی و می‌فهمی که لانه خرگوش چقدر عمیق است.
۱۰ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۹ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان

قرص آبی یا قرص قرمز؟

قرص آبی یا قرص قرمز؟



قرص آبی یا قرمز، درخت دانش، یا اعتقاد ؟

 

"تو قرص آبی رو می خوری - داستان تموم میشه ؛ از خواب بیدار می شی و به هر آنچه که تابه حال اعتقاد داشتی معتقد خواهی ماند." مورفیوس، ماتریکس قسمت اول

 

این سوال از ما می پرسد آیا واقعیت، حقیقت، دانش ارزش پیگیری دارند یا نه. قرص آبی این انتخاب است که آگاهی ما را همانطور که هستیم ترک خواهد کرد، در زندگی که شامل باور ساده و ایمان کورکورانه و عادت های غیرمعمول با آن چه که به دست آورده اید و حفظ شده و به عنوان حقیقت توسط شما نگه داشته می شویم.

قرص آبی ما را با آسایش بسیاری از چیزهایی که ما معتقدیم دریافت خواهیم کرد، در جهان روزمره نگه می دارد و در همه چیز مورد بررسی قرار نمی گیریم. ما این قرص را انتخاب می کنیم اگر اعتقاد داشته باشیم که ما زندگی حقیقی نداریم. قرص آبی اجازه می دهد تا هویت هایمان را حفظ کنیم و ارتباطات ما با خانواده و دوستان دست نخورده باقی بماند.

 

سوال قرص قرمز، قرص آبی در داستان ماتریکس در واقع نمونه امروزی از داستان قدیم کتاب مقدس سنت های مذهبی غربی و انتخاب میوه از درخت دانش یا از درخت ایمان در زندگی ابدی در باغ عدن است.

 

درخت دانش ، یا درخت زندگی؟

 

"در وسط باغ عدن، درخت زندگی و درخت شناخت نیک و بد وجود داشتند. خدا می دانست که اگر از میوه درخت خیر و شر بخورید همانند او چشمانتان باز خواهد شد و خیر و شر را خواهید شناخت"

 

"درخت زندگی درخت ایمان بود و راحتی باور داشتنی که برای همیشه زنده ماندن را به ارمغان می آورد. کسانی که درخت دانش را انتخاب کردند از باغ عدن اخراج شدند و از بازگشت به میوه عقیده به زندگی ابدی محروم گشتند"

 

این گونه بود که بشر تکاملی از انسان های اولیه به انسان های خودآگاه پیدا کرد.


"یک شمشیر شعله ور، در حال رعد برق زدن به عقب و جلو برای محافظت از راه یافتن به درخت زندگی قرار داشت"

 

هدف برای ارائه این مرجع به داستان در پیدایش، افزایش مقایسه انتخاب هایی است که داده شده است: دانش و اعتقاد

در اینجا هیچ قصد و هدفی نیست که نشان دهد که دانش از لحاظ اخلاقی نادرست است یا به بدی می گراید یا انسان را گناهکار می سازد

تضاد بین یک رویکرد به زندگی بر اساس ایمان انگیزه امید بخش مثبت یا با نتیجه ای مانند آخرت در مقابل یک رویکرد به زندگی با دانش و هدایت خرد ارائه در این مطلب ارائه شده است.

برخی ممکن است هر دو انتخاب را بعنوان نادرست یا ناکارامد از زندگی ارائه دهند. بعضی حتی ممکن است یک انتخاب را از نظر اخلاقی نادرست مشخص کنند. چنین انتقادی از اینجا اجتناب ناپذیر است.

قرص قرمز مسیر فلسفه و استدلال و تفکر انتقادی و علم و آزمایش است. قرص آبی این است که از باورهای ساده و غیر انتقادی و تصمیم گیری عاطفی برخوردار است. کدام یک باید باشد؟ آموزش و پرورش و هنر و علوم لیبرال در مورد قرص قرمز است.

 

یکی از مباحث اصلی ماتریکس این مفهوم است که اگر می خواهید دنیای خود را به آن چه می خواهید تبدیل کنید، ابتدا باید برنامه خود را شناسایی کنید، تصمیم بگیرید که آیا برنامه ریزی دقیق است یا نه، سپس تصمیم بگیرید که آیا مجددا خودتان برنامه ریزی کنید یا خیر.

 

شما در یک کلاس فلسفه و در بسیاری از کلاس ها به چالش می افتید. چگونه به چالش هایی که آموزش و پرورش اعتقادات شما، به دنیای قرص آبی شما پاسخ می دهد، پاسخ خواهید داد؟

 

هشدار: خطرات قرص آبی 


فکر می کنید که قرص آبی بهترین راه رفتن است، قرص آبی شما را با آسایش و امنیت و ثبات و نظمی که به شما ارائه خواهد داد روانه می کند. هزینه های زیادی برای کسانی که از این رویکرد به زندگی را استفاده می کند وجود خواهد داشت. این جامعه ای است که تحت تأثیر این تفکر غیر انتقادی قرار می گیرد. کسانی که از آن برای خطرات بیشتر عفونت ها و بیماری ها استفاده می کنند، از کسانی که از آخرین یافته های علمی در مورد علل بیماری و گسترش بیماری استفاده نمی کنند، افشا می شود. این اجازه می دهد مردم را به داشتن مفاهیم کلیشه ای و عصبانیت از دیگر مردم و به عمل بر ادعاهای دروغین دست بزنند. این ایده ها و شیوه های نژادپرستانه و جنسیتی را پشتیبانی می کنند و سایر اشکال تبعیض بی عدالتی ها بر پایه باورهای غیر انتقادی است. این افراد تمرین کنندگان راه قرص آبی را، برای قربانی کردن، توسط شارلاتان ها و کسانی که برنامه های پونزی را بر اساس امید غیر عقلانی اجرا می کنند، مورد بررسی قرار می دهند. مسیر قرص آبی برای کسانی که نگرانی خود را نسبت به دیگران و در حال حاضر در طول مدت دراز مدت دارند جذاب است اما اغلب ثابت می کند که کاملا مخالف آنچه که در هنگام انتخاب آبی قرص انتظار می رفت خواهند بود. این یک خط دادن به انتخاب شما نبود این فقط پیامد این انتخاب بود.


باور و شک


اعتقاد و شک و تردید نقطه مخالف دولت های روانشناختی هستند.

آنها نمی توانند همزمان با یک ایده وجود داشته باشند.

فلسفه بر اساس فرآیند تحقیق با استفاده از روش دیالکتیکی برای تفکر استوار است.

پرس و جو فرآیندی است که ذهن می تواند از شک به اعتقاد وارد شود.

برای روش و فرآیند ذهن فلسفه هر موقعیتی که به دست می آید، بایستی مستلزم ادامه روند تحقیق و بررسی باشد.

شما نمی توانید به شک و تردیدهایتان هم شک کنید! شما می توانید به تحقیق و تردید در مورد آن بپردازید تا آن را به طریقی حل و فصل کنید و به باور برسید.

شما می توانید باور کنید و سوال بپرسید و آن را به معاینه بحرانی بسپارید. شما نمی توانید یک شک را باور کنید. شما فقط به سادگی شک می کنید.

بنابراین، فلسفه درباره تفکر در مورد عقاید و حل و فصل بر روی اعتقاد با استفاده از استدلال و شواهد در هر کجا که ممکن است؛ می پردازد. همچنین در مورد ادامه روند بررسی باورها یا موقعیت ها با استفاده از روش دیالکتیکی ادامه داده می شود که در میان یک جامعه از محققان که در خدمت تقویت عنصر حیاتی تفکر دقیق هستند، انجام می گیرد.


افتادن در اسارت خیر و شر یا رسیدن به جاودانگی و بهشت؟

۱۰ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان