۱۵ مطلب با موضوع «فلسفه» ثبت شده است

جهان بینی های مذهبی برای معنای حقیقت

زبان های مذهبی معنی حقیقت - جهان بینی


دیدگاه های جهانی


چارچوب های مفهومی


بازی های زبانی


اشکال زندگی


اعتقادات پایه


باورهای بنیادی

۰۸ فروردين ۹۷ ، ۱۷:۱۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

ایمان در مقابل دلیل

ایمان در مقابل دلیل - راه های دیگر برای پیدا کردن یک پایه و اساس اعتقاد وجود دارد؟


(Pascal's Wager) - یک رویکرد عملی به باور

نقد منطقی از رویکرد عملگرایانه

دفاع از ایمان - اراده در اعتقاد - ویلیام جیمز

اعتقاد به عنوان یک گزینه واقعی، زندگی، جبر، سرنوشت (منحصر به فرد، قابل توجه است، غیر قابل برگشت)

ماهیت پرشور انسان تصمیم خواهد گرفت

۰۸ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان

مشکل وجود شر و شیطان - استدلال منطقی

چگونه خدای مهربانی که قدرتمند مطلق و دانای مطلق است می تواند اجازه دهد که شر رخ دهد؟
اظهارات علیه وجود خدا و منتقدانش مورد بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت.
۰۷ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان

استدلال وجود خدا

آیا دلیلی منطقی برای باور وجود دارد؟
این سوال مطرح می شود که چگونه انسان ها می توانند مطمئن باشند که وجود معنوی، وجود برتر وجود دارد. در طول تاریخ ثبت شده، انسان ها درباره این موضوع بسیار فکر کرده اند. شواهد فراوانی در مورد باور و شواهد زیادی از انسان ها وجود دارد که تلاش می کنند تا از این باور حمایت کنند. استدلال ها یا مدارک ارائه شده مورد بررسی قرار خواهد گرفت. استدلالها هر کدام منتقدان خود را دارند و هیچ کدام به نظر نمی رسد بدون ضعف باشند.

استدلال ها اشکال مختلف دارند و بر اساس مبانی مختلف هستند.

مکاشفه - کتاب مقدس (تورات و انجیل) - دستورالعمل های مستقیم خدایی

دلیل
استدلال هستی شناسی
استدلال کیهان شناسی
استدلال نهایت شناسی

تجربه یک حس معنوی الهی (مطلق)
مستقیم
تجربیات عرفانی غیرقابل بیان

پدیده روانی - مرگ و جاودانگی - پشتیبانی از فرضیه بقاء پس از مرگ
تجسم روح / ارواح / شبح
جلسات احضار ارواح - ارتباط با مردگان
خاطرات تناسخ
تجربیات نزدیک به مرگ
مشاهدات مرگبار
کتاب مقدس
استدلال در برابر فرضیه ی بقا پس از مرگ
ماهیت غیر منطقی توضیح آگاهی
فقدان شواهد فیزیکی واضح و غیرمستقیم

مصلحت گرایی - بدیهی بودن - ایمان
استدلال های وجود دارد که خدای یهودیان - مسیحیان و مسلمانان را تکذیب می کند و یکی از قدرتمند ترین آن ها بر اساس وجود شیطان است
۰۵ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان

مشکل با صفات خدا

در مورد وجود یک خدای واحد یا خدای متعال، موقعیت ها یا باورها و مفاهیم و تصورات مختلف وجود دارد.


بعضی فرم های اعتقادی:


یکپارچگی (یکتایی) - اعتقاد بر این است که تنها یک خدا وجود دارد.

توحید - وجود یک خدا جدا از خلقت!

وحدت وجود (همه خدایی) - یک خدا موجود در خلقت یعنی همه چیز مساوی با خدا

خدای فراگیر - جهانی هستی بخشی از خداست و این خدا بزرگ تر از جهان هستی است

چندگانگی - اعتقاد بر این است که خدایان زیادی وجود دارند

ندانم گرایی - هیچ آگاهی روشن یا قطعی در مورد اینکه آیا خدایی وجود دارد یا نه، وجود ندارد


تعریف یکپارچگی (یکتاییو توحید

دیدگاه است که تنها یک خدا وجود دارد (به عنوان مخالف خدایان متعدد)

در اندیشه غرب (مسیحیت)، خدا به طور سنتی به عنوان موجودی شناخته شده است که دارای حداقل سه خصوصیت ضروری است:

دانایی مطلق - توانای مطلق - مهربان مطلق

به عبارت دیگر، خدا از همه چیز آگاه است، قدرت انجام هر کاری را دارد و در نهایت مهربانی است. بسیاری خصوصیات دیگر نیز مثل حضور در همه جا و همه زمان ها هم به عنوان خصوصیات مهم خدا در نظر گرفته می شود. با این حال، این سه مورد، بی بدیل و  غالب سنت مسیحیت هستند. در مقابل یکتایی دیدگاهی است که همه چیز از یک ذات، یک هسته، یک انرژی هستند. جالب است که بدانید که این تفکر ها در هندوئیسم هستند.

حتی با اینکه کلمه خدا به صورت توحیدی توضیح داده می شود اما همچنان سوالات زیادی در رابطه با معنی این حرف وجود دارد.

به عنوان مثال خلق شدن چیزی چه معنی دارد؟ چطور یک چیز می تواند قدرت مطلق باشد؟


تعریف چندگانگی (شرک)

ویژگی اصلی این باور چندگانه باور به وجود الهه های متفاوت از هم است. مثل ادراک دوگانگی که توسط زرتشتیان بوده است البته گاهی هم در هندوئیسم همچین موردی مشاهده می شود. انواع بسیاری از چندگانگی وجود دارد؛ آن ها همه قبول دارند که بسیاری از خدایان وجود دارند، اما  پاسخ آن ها به این باور متفاوت است. به عنوان مثال یک از چند پرستی تنها یکی از خدایان را ستایش می کند و به بندگی آن اعتراف می کند چرا که او را قوی تر و شایسته تر می داند. برای مثال، آیاواجی، تقریبا تمام خدایان را در هندوئیسم می پذیرد. (بعضی از فرقه های مسیحیت این دیدگاه را از نظر تثلیث می بینند و معتقدند که تنها خداوند پدر باید پرستش شود، عیسی مسیح و روح القدس، خدایان متمایز و کمتر هستند که شایستگی خدای پدر را ندارند که البته ممکن است به این دلیل باشد که با گروه، فرهنگ، دولت و غیره مرتبط باشد. یهودیان قدیمی هم ممکن است گاهی در این مسیر بوده باشند. البته تمایز روشن است، چرا که اکثر مردم فرهنگ خودشان را برتر از دیگران می دانند و این نیز به خداوند متعال مربوط می شود. کاتنوئیسم یا نوبت یزدانی هم اعتقادات مشابهی دارند با این تفاوت که در هر زمان بر خدای خاصی را قبول دارند.


تعریف وحدت وجودی (همه خدایی) و خدافراگیر دانی

پانتئیسم بیان می کند که خدا خود هستی و خود طبیعت است. معروف ترین همه خدا باور غرب باروچ اسپینوزا هست که البته مشخصه دقیق دیدگاهش نیاز به توضیحات فراوان برای درک شدن دارد. خدافراگیردانی یک تنوع از وحدت وجودی است که طبق آن جهان فیزیکی بخشی از خدا است، اما خدا بیش از این است. پانتئیسم یا همه خدایی را می توان به وسیله "خداوند جهان و جهان خدا است" تعریف کرد، پاننتیزیسم (خدافرگیر دانی) را می توان خلاصه کرد: "جهان است خدا، اما خدا بیش از جهان است" 


نظام اعتقادات ادیان غرب برای یکپارچگی و همه خدایی حفظ می شود و اکثر آنها تئیست ها هستند که مخالف پانتیزن بودن یا خدافراگیردانی هستند. صفات خدای ادیان غربی چشمگیر است. هنگام جمع آوری تمام صفات، یک مشکل وجود دارد. سوالات در رابطه با معنای برخی از ویژگی های الوهیت و قطعا مشکلات با وجود داشتن بسیاری از صفات در یک زمان وجود دارد. با گذشت زمان، مفهوم خدایی که توسط اسرائیلی ها ایجاد شده بود، یک خدا، تکامل یافت و تأثیرات زرتشتیان را در بین النهرین و سپس یونانی ها و رومی ها در اروپا گرفت. فیلسوفان یونان با ایده کمال و منبع منفرد و همه چیز به عنوان کامل و همه چیز خوب کار می کردند. این مفهوم با خدایان عبرانی در زمان موسی ارتباط نداشت. خدای یهودیان و سپس ملت مسیحی و اسلامی این ویژگی ها را به همراه داشت:

عالی بودن - ابدی بودن - ایده آل بودن - خیرخواهی و خوبی - قدرتمند همه جانبه یا قادر مطلق - دانای مطلق - به کلی خوب - حاضر در همه جا - بسیار مهربان - عادل مطلق - عشق محض

به عبارت دیگر، اگر چیزی خوب است پس این خدای یکتا همه را در حد نامحدود در خود دارد!


مشکل: خوب داستان عبرانیان با یک موجود ازلی و ابدی که همه چیزش خوب و در حد بینهایت عالی است و عاشقانه همه چیز را دوست دارد، ناسازگاری داشت. این داستان ها راجع به خدای یگانه عبرانیان و عذاب هایی که در ارتباط با اعمالشان به آن ها وعده می داد، را در نظر بگیرید. این ویژگی ها قطعا عالی شگفت انگیز است. با این حال، آیا آن ها معنی دارند؟

چگونه خدایی که همه چیزش خوب است و همه دانستنی ها را می داند و قدرتمند مطلق است، اجازه می دهد که شر شیطان رخ دهد؟

این مسئله شر است و بخش دیگری از موضوع فلسفه در این وبلاگ این را پوشش می دهیم. در اینجا بررسی مختصر بعضی از ویژگی ها برای نشان دادن مسیری که در آن تفکر انتقادی حرکت می کند، کافی است.

دانایی و عشق و مهربانی است و در عین حال شر، درد و رنج؛ آیا چنین چیزی وجود دارد؟

این همه خوبی و همه چیز دانایی و قدرتمند بودن مطلق و در عین حال وجود شیطان اخلاقی است؟

عشق مطلق و مهربانی و بخشندگی، جایی برای مجازات ابدی وجود دارد؟ جهنم؟

همه چیز کامل است ولی در عین حال لازم است چیزی خالقش باشد؟ چرا؟ اگر خدایی وجود داشته باشد، اگر دلیلی برای خلقت وجود داشته باشد، دلیلی نیست که کامل باشد؛ زیرا نیاز و اهدافی دارد که باید انجام شود!

یک موجود معنوی نمی تواند فیزیکی باشد.

یک موجود فیزیکی نمی تواند یک موجود معنوی باشد.

یک موجود کامل نمی تواند فیزیکی باشد، نمی تواند چون موجود فیزیکی محدود است و فنا پذیر، چرا که به واسطه قوانین جهان فیزیکی همه چیز در حال تغییر است و تغییر موجب پوسیدن و از هم پاشیدن می شود.

ایده آل بودن نمی تواند فیزیکی باشد چون نیاز به زمان و فضا دارد و بنابراین باید ابتدا و انتهای آن مشخص باشد.

و یک چیز دیگر، خدایی است که به عنوان مرد نوشته شده است: خدا، پدر، هو، او که به عنوان مرد ذکر شده است. چگونه است که فکر می کنند خدا ممکن است یک مرد باشد؟ مرد بود نیازمند یک طبیعت جنسیتی است.

خدا به چه چیزی نیاز دارد تا یک مرد باشد: DNA ، کروموزوم، ژن ها، جفت کروموزوم های مردانه، اندام های جنسی! خدا باید مرد باشد ... و این به طور کلی مسخره و کاملا بی معنی است. به معنی واقعی کلمه این هیچ معنی نمی دهد. چطور می توان یک موجود معنوی خواص فیزیکی داشته باشد؟ برای اینکه خداوند به سطح فیزیکی دسترسی داشته باشد چه چیزی احتیاج دارد؟

چگونه ممکن است؟

فلسفه درباره ایده هاست و درباره علت هاست و مشاهده اینکه آیا این ایده ها و باورها معنی می دهند یا نه. بنابراین فیلسوفان به مجموعه ای از ایده ها در مورد یک خدای واحد، خدای عالی، خدای سنت یهود و مسیحی و اسلامی نگاه می کنند.

اگر خداوند قادر مطلق است نمی تواند موجوداتی را خلق کند که بدون وجود بدی و شیطان و شر متوجه ارزش خوبی های بشوند؟ اگر این امکان وجود نداشته باشد چطور او قادر مطلق است؟

اگر برای نشان دادن ارزش خوبی های نیاز به وجود شر و شیطان بوده است پس چطور است که می گویند خداوند به کلی خوب است؟

اگر دانای مطلق از اراده آزادش برای خلق شیطان استفاده کرده است و سپس این اراده را به شیطان داده تا انتخاب کند که شر باشد پس چطور می تواند تمام و کمال خوب باشد؟

بنابراین، مشکلاتی با مجموعه ای از باورهای مرتبط با یک الوهیت ادیان غربی وجود دارد.


مفهوم خدا، مفهومی ترکیبی از عقاید باستانی یهودیان و یونانی ها است و مفهوم خدای یهود با استفاده از این ترکیب های مسیحی و یونانی و رومی گسترش پیدا کرده است. خدای یهودیان به عنوان خدایی قوی و معرفت روح شناخته شده است. خدای یهودی کلیه شهرها، تقریبا تمام انسانهای زنده روی این سیاره را به قتل رسانده است! خدای افلاطون و ارسطو، فیلسوفان یونانی، به عنوان یک موجود معنوی و کامل، دیده می شود. بنابراین ایده های مسیحیان اولیه ترکیبی از ویژگی های این دو سنت با برخی از اندیشه های زرتشتیان از سرزمین های خاورمیانه به خصوص ایران است. مسیحیت به عنوان یهودیان هلنیز شناخته شده است! این بدان معنی است که ایده های یونانیان (هلنز، نجات دهنده های هلن تروی) با ایده های عبرانی ها ترکیب شده و ترکیب شده اند.


در هرگونه اکتشاف به آن چه که بسیاری از مردم به عنوان ویژگی ها یا خواص مربوط به خدا در نظر می گیرند، برخی از ایده های خود را منعکس می کنند و شاید یک یا دو مورد از آنها را در نظر بگیرند. برای یکی، برخی از ویژگی های خدایان در ترکیب، یک مشکل یا دو مشکل را ایجاد می کنند، مثل شیطان! برای بعضی دیگر، ایده هایی که مردم از خدای خود دارند بسیار جالب هستند وقتی که شما در معرض این ویژگی ها قرار می گیرید.


حالا برای کسانی که به خدای مسیحی - یهودی - اسلامی اعتقاد دارند باید به خدایی اعتقاد داشته باشند که خصوصیات ذیل را شامل باشد: بینهایت، قادر مطلق، خوب مطلق، مهربان ترین، متعالی، داناترین، ابدی و ازلی و ... چرا ؟!!


خب، چون آن ها هیچ گزینه ای ندارند یا به آن ها اعتقاد ندارند که خدا آن ها را برآورده کند، یا این که آن ها ایده های خود را تشکیل می دهند و آن ها در واقع از این سنت خارج می شوند و نمونه خوبی از سنت نسبیت طلبانه پست مدرن، قرن بیستم هستند. ادیان غرب، ایده های بسیار دقیقی درباره خدا دارند که در مرکز باورهایشان قرار دارند. این ادیان دارای آموزه های عرفانی هستند که ایمان داران باید پذیرفته باشند. در حال حاضر بسیاری از مردم فکر می کنند که آن ها در سنت یهودی - اسلامی هستند، اما در حقیقت این نیست آن ها ادیان خود را دوباره تعریف کرده اند تا با ترجیحات شخصی خود منطبق باشند. با این حال، ایده یک برتری که بیشتر مردم با مشکلات مواجه هستند و کمترین آن مشکل شیطان است. این مسئله به عنوان یک نتیجه از ترکیب اندیشه های یک خدا که در سنت عبری با ایده های کمال در آثار یونانیان (افلاطون و ارسطو) یافت می شود. مفهوم خدا در ادیان غربی منجر به برخی ایده های پیچیده می شود.


یک مشکل دیگر هم در کنار این مفهوم وجود دارد، چرا یک وجود عالی و متعالی و در حد کمال یک کیهان آفریده است؟ اگر به هر دلیلی بوده باشد که مربوط به این باشد که قرار بوده چیزی ناقص بوده باشد یا چیزی تکمیل بشود بنابراین هنوز در حد عالی نبوده و نیست!

ولی اگر دلیلی مثل تفریح و سرگرمی و بازی در این وجود بوده پس در این صورت مجموعه سوالاتی دیگر شکل می گیرد.


برای کسانی که ایده خود را به خدا نسبت می دهند تا خودشان را تغییر دهند و خدایی را به چیزی غیر از ایده کلاسیک ادیان غربی تبدیل کنند، می توانند از بعضی از مشکلات جلوگیری کنند، اما خدای آن ها خدای موسی و ابراهیم و خدای کتاب مقدس مسیحیان نیست!

آن ها که ایده های خود را از خدا دارند و اصرار دارند که آن ها حق انجام این کار را در نقض فرمان اول که خدای ادیان غربی به موسی ارائه نیز داشته باشد پست مدرنیست ها با ایده های شخصی خود از خدای شخصی خود خدای خود را قبل از خدای ابراهیم و موسی و عیسی و محمد قرار داده اند. این رایج است اما قطعا اورتودوکس نیست!

این بسیار مرسوم است که اکثر افرادی که جایگزین را انجام می دهند، نمی دانند که آن ها در مورد ماهیت خداوند اندیشه ای دارند که آن ها را در قرن های گذشته محکوم کرده اند.

مساله دیگر در رابطه با عالی بودن همه جانبه این است که آن باید تمام کمال ها را دارا باشد و اگر آزادی جزو کمال است و پس باید آزاد باشد که چیزی جز خدا باشد در واقع اگر خدا آزاد است نمی تواند کاری انجام دهد که غیر از کمال باشد یا کمتر از بهترین و حد تعالی باشد، شاید بتوان گفت این گونه خدا نمی تواند تمام در تعالی باشد.


مشکل جنسیت و خدایی

چگونه خدایی می تواند به عنوان یک موجود معنوی در نظر گرفته شود و همزمان نیاز جنسی طبیعت زن و مرد را داشته باشد (منظور جنسیت خاص موجود در سیاره زمین است) وقتی که یک طبیعت جنسی یک فیزیک طبیعی با مشخصه های جسمی مثل کروموزوم ها و اندام های جنسی تعیین می شود؟

دلایل جامعه شناختی و روانشناختی پیشنهاد می شود که چرا انسان به خدایان جنسیت مرد و زن داده است. دیدگاهی دیگر هم هست که می گوید در ابتدای وجود خدایان یک هویت مجرد نداشته اند و گاهی مرد و گاهی زن بوده اند و حتی گاها هویت جنسی سیال گونه داشته اند.


در ادامه می پردازیم به موضوع وجود خدا

۰۴ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان

نقاط مشترک یهودیت، مسیحیت و اسلام

ادیان غربی، مسیحیت، اسلام و یهودیت در یک سری صفات و خصوصیات مشترک اند که این چند دین را با تمامی بقیه ادیان در گروه مجزایی قرار می دهد.


اعتقاد و باور به یک خدا

باور به تاریخ خطی

ایمان به کتاب مقدس


این ویژگی های مشترک این سه سنت را به یکدیگر متصل می کند.

یک خدا جهان را در ابتدای زمان ساخته است و این خدا جهان را خاتمه می دهد.

هر انسان دارای یک روح است و با مرگ بدن، روح از بدن جدا می شود و در یک بعد دیگر زندگی را ادامه خواهد داد.

در مورد ارزش اخلاقی روح در هنگام مرگ برای پاداش یا فقدان زندگی ابدی قضاوت می شود.

زمان خطی است و تنها یک دوره وجود برای افراد و کل جهان وجود دارد.

برای ادیان دیگر چندین خدا هست یا هیچ خدایی نیست، برای آن ها زمان چرخه ای است و روح از بدن ها به بدن های دیگر جا به جا می شود و حتی در آن واحد در چند بدن وجود دارد.

۲۳ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۲۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

ویژگی های دین

در اینجا  می خواهیم از آن دسته از ویژگی هایی صحبت کنیم که دین می تواند داشته باشد، همان طوری که افراد خانواده همه ویژگی های یم خانواده را ندارند اما شباهت زیادی بهم دارند.

ویژگی های مشترک:

  1. مفهوم یک خدایی یا مطلق گرایی، که این مهمترین و با اهمیت ترین مورد است.
  2. ایده هایی درمورد طبیعت و ماهیت انسان
  3. ایده ی عذاب الهی، سرنوشت، قضا و قدر
  4. معنا و مفهوم تاریخ زندگی بشریت
  5. مشکل شر شیطانی که معرفی شده
  6. توضیحی بر مشکل مرکزی زندگی انسان و رنج کشیدن و زنده شدن بعد از مرگ
  7. هدف این جهان
  8. ایده های جامعه ی انسانی و اخلاق گرایی
۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

دین چیست؟

تعاریف بسیاری از دین وجود دارد اما این دقیقا مشخص نمی کند که دین چیست تا به راحتی مطمئن شوید که تعریف دین، آن را از سحر و جادو و فرقه ها , و حزب ها متمایز می کند. مراقب باشید ..


بسیاری از مردم تعاریف دین را بدون اطلاع زیادی از طیف وسیعی از پدیده های مذهبی و بدون اطلاع از بسیاری از مظاهر فرهنگی متفاوت از دین ارائه می کنند. این تصور غلطی است که فکر می کنند دین باید با خدا، یا خدایان یا موجودات فراطبیعی و یا یک دیدگاه فوق العاده یا معنوی یا واقعیت بزرگتر همراه باشد. هیچ کدام از اینها مطلقا لازم نیست زیرا ادیانی وجود دارند که بدون این عناصر هستند.


جمعیت امروز جهان 7 میلیارد و 610 میلیون نفر هست و این رقم هر لحظه در حال افزایش است. اکثر این مردم اعلام می کنند که به نوعی مذهبی هستند یا دین دارند.


این آمار ممکن است به مرور زمان تغییراتی داشته باشد.


  • مسیحیت : 2 میلیارد و 200 میلیون نفر
  • اسلام :  1 میلیارد و 600 میلیون نفر
  • سکولار : 1 میلیارد و 130 میلیون نفر
  • هندو : 1 میلیارد و 35 میلیون نفر
  • بودا : 490 میلیون نفر
  • شینتو : 120 میلیون نفر
  • سنت آفریقایی : 100 میلیون نفر
  • یهود : 15 میلیون نفر
  • بهایی : 8 میلیون نفر
  • جین : 4 میلیون و 450 هزار نفر
  • زرتشت : 450 هزار نفر
  • و  بیش از چهار هزار مذهب شناخته شده دیگر در جهان


سه دینی که مذاهب خود را تشویق و ترویج می کنند، به دنبال فعال شدن بیشتر اعضا هستند شامل مسیحیت، اسلام و بودیسم هستند.

اسلام سریع ترین رشد در میان تمامی سنت ها را داراست و گفته می شود تا سال 2020  یعنی حدود دو الی سه سال آینده بیشترین پیروان جهان را خواهد داشت.

به هر صورت بعضی از این چهار هزار دین به هیچ خدایی اعتقاد ندارند، برخی از آن ها به نجات انسان به شکل یک روح اعتقاد ندارند و بعضی ها هم به بیش از یک خدا اعتقاد دارند. اما سوال اینجاست که چه چیزی باعث می شود که اسم این اعتقاد آن ها را دین بنامیم!؟


در اینجا یکی از بهترین تعریف هایی که از این موضوع هست را با همدیگر بررسی می کنیم؛ تعریفی که هسته ی مرکزی تمامی مذاهب را می سازد و در عین حال آن ها را از هم متمایز می کند.


دین جامع ترین و فشرده ترین شیوه ی ارزش گذاری بر انسان است

۲۰ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سامان

بررسی اجمالی فلسفه دین

در ادامه بحث فلسفه می رویم به سراغ فکر کردن به جواب های چندین سوال مهم فلسفی درباره مذهب و دین ..

البته تو ای دوست من تصور نکن اینجا قرار است که به مومنان را به غیر مومن ها تبدیل کنم اینجا چالشی برای آزمایش ایمان تو می تواند باشد.
هدف این است که با توجه به تفکر فلسفی به بررسی موضوعاتی بپردازیم که از نظر اهمیت در درجه بالایی قرار می گیرند.
دین و مذهب در واقع در درجه مهم ترین سوالات قرار خواهند گرفت.

این نکته را فراموش نکنید که فلسفه بر اساس علت و دلیل است و دین و مذهب بر اساس ایمان!

خب در خیلی مواقع هم فیلسوف ها با تفکر و دقت سعی در یافتن علتی برای ایمان و استحکام بخشیدن به ایمان بوده اند. البته برخی از مسائل بیان شده در این ماژول ممکن است با عقاید و تفکرات خیلی ها متفاوت باشد. در این دنیا می توان بر اساس باور ها زندگی کرد و زندگی خیلی خوبی داشت. ممکن است پاسخ به برخی از سوالات مطرح شده توسط تفکر فلسفی به سادگی اعلام شود، "خب من باور دارم که ..." در این حال ممکن است بسیار از افراد این دلایل را قبول کنند ولی در فلسفه عبارت "من باور دارم.. به همین دلیل ..." جواب پذیرفتنی نیست و بر پایه کمبود دانش و اطلاعات است.
پس نیاز است که برای هر باور دلیل محکمی وجود داشته باشد و آن باور با سوال و تفکر و اطلاعات بدست آمده باشد.

و اما درباره دین بسیاری مسائل و مباحث وجود دارد که مردم درباره آن ها نگران هستند ولی بدانید که همه حرف های آن ها نه کاملا درست و نه کاملا اشتباه است؛ آن ها نکاتی می ببنند که سوال به وجود می آورد.
پس آماده باشید تا درباره موضوعاتی بسیار بسیار مهم که اساس زندگی و طرز تفکر شما را می سازد فکر کنیم؛ مسائلی همچون خدا، مذهب، واقعیت، دانش، دین، حقیقت، ذهن، آزادی و بسیاری از این گونه مسائل که برای خیلی از مردم روی زمین میراثی مشترک اند.

موضوع مذهب موضوع مهمی است که فلاسفه خیلی اوقات درگیر آن هستند، معنای دین به تعبیر فلسفی، از طریق حدس و گمانه زنی و البته انتقاد .. پس از این مفهوم و ارزش دین، مسائل مهمی هستند که در این ماژول به آن خواهیم پرداخت.

الهیات - به باور ها می پردازد با توجه به روش عقلانی و در نظر گرفتن ایمان.

فلسفه دین منطقی است - فلسفه دین، تفکر منطقی در مورد مسائل و نگرانی های مذهبی بدون پیش فرض بودن وجود خدا یا وابستگی به وجود ایمان است.


هر کدام از این مطالب را در یک مطلب جداگانه بررسی خواهیم کرد. لطفا نظراتتان، افکارتان و حرفهایتان را با من در میان بگذارید.
۱۸ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سامان

قرص آبی یا قرص قرمز؟

قرص آبی یا قرص قرمز؟



قرص آبی یا قرمز، درخت دانش، یا اعتقاد ؟

 

"تو قرص آبی رو می خوری - داستان تموم میشه ؛ از خواب بیدار می شی و به هر آنچه که تابه حال اعتقاد داشتی معتقد خواهی ماند." مورفیوس، ماتریکس قسمت اول

 

این سوال از ما می پرسد آیا واقعیت، حقیقت، دانش ارزش پیگیری دارند یا نه. قرص آبی این انتخاب است که آگاهی ما را همانطور که هستیم ترک خواهد کرد، در زندگی که شامل باور ساده و ایمان کورکورانه و عادت های غیرمعمول با آن چه که به دست آورده اید و حفظ شده و به عنوان حقیقت توسط شما نگه داشته می شویم.

قرص آبی ما را با آسایش بسیاری از چیزهایی که ما معتقدیم دریافت خواهیم کرد، در جهان روزمره نگه می دارد و در همه چیز مورد بررسی قرار نمی گیریم. ما این قرص را انتخاب می کنیم اگر اعتقاد داشته باشیم که ما زندگی حقیقی نداریم. قرص آبی اجازه می دهد تا هویت هایمان را حفظ کنیم و ارتباطات ما با خانواده و دوستان دست نخورده باقی بماند.

 

سوال قرص قرمز، قرص آبی در داستان ماتریکس در واقع نمونه امروزی از داستان قدیم کتاب مقدس سنت های مذهبی غربی و انتخاب میوه از درخت دانش یا از درخت ایمان در زندگی ابدی در باغ عدن است.

 

درخت دانش ، یا درخت زندگی؟

 

"در وسط باغ عدن، درخت زندگی و درخت شناخت نیک و بد وجود داشتند. خدا می دانست که اگر از میوه درخت خیر و شر بخورید همانند او چشمانتان باز خواهد شد و خیر و شر را خواهید شناخت"

 

"درخت زندگی درخت ایمان بود و راحتی باور داشتنی که برای همیشه زنده ماندن را به ارمغان می آورد. کسانی که درخت دانش را انتخاب کردند از باغ عدن اخراج شدند و از بازگشت به میوه عقیده به زندگی ابدی محروم گشتند"

 

این گونه بود که بشر تکاملی از انسان های اولیه به انسان های خودآگاه پیدا کرد.


"یک شمشیر شعله ور، در حال رعد برق زدن به عقب و جلو برای محافظت از راه یافتن به درخت زندگی قرار داشت"

 

هدف برای ارائه این مرجع به داستان در پیدایش، افزایش مقایسه انتخاب هایی است که داده شده است: دانش و اعتقاد

در اینجا هیچ قصد و هدفی نیست که نشان دهد که دانش از لحاظ اخلاقی نادرست است یا به بدی می گراید یا انسان را گناهکار می سازد

تضاد بین یک رویکرد به زندگی بر اساس ایمان انگیزه امید بخش مثبت یا با نتیجه ای مانند آخرت در مقابل یک رویکرد به زندگی با دانش و هدایت خرد ارائه در این مطلب ارائه شده است.

برخی ممکن است هر دو انتخاب را بعنوان نادرست یا ناکارامد از زندگی ارائه دهند. بعضی حتی ممکن است یک انتخاب را از نظر اخلاقی نادرست مشخص کنند. چنین انتقادی از اینجا اجتناب ناپذیر است.

قرص قرمز مسیر فلسفه و استدلال و تفکر انتقادی و علم و آزمایش است. قرص آبی این است که از باورهای ساده و غیر انتقادی و تصمیم گیری عاطفی برخوردار است. کدام یک باید باشد؟ آموزش و پرورش و هنر و علوم لیبرال در مورد قرص قرمز است.

 

یکی از مباحث اصلی ماتریکس این مفهوم است که اگر می خواهید دنیای خود را به آن چه می خواهید تبدیل کنید، ابتدا باید برنامه خود را شناسایی کنید، تصمیم بگیرید که آیا برنامه ریزی دقیق است یا نه، سپس تصمیم بگیرید که آیا مجددا خودتان برنامه ریزی کنید یا خیر.

 

شما در یک کلاس فلسفه و در بسیاری از کلاس ها به چالش می افتید. چگونه به چالش هایی که آموزش و پرورش اعتقادات شما، به دنیای قرص آبی شما پاسخ می دهد، پاسخ خواهید داد؟

 

هشدار: خطرات قرص آبی 


فکر می کنید که قرص آبی بهترین راه رفتن است، قرص آبی شما را با آسایش و امنیت و ثبات و نظمی که به شما ارائه خواهد داد روانه می کند. هزینه های زیادی برای کسانی که از این رویکرد به زندگی را استفاده می کند وجود خواهد داشت. این جامعه ای است که تحت تأثیر این تفکر غیر انتقادی قرار می گیرد. کسانی که از آن برای خطرات بیشتر عفونت ها و بیماری ها استفاده می کنند، از کسانی که از آخرین یافته های علمی در مورد علل بیماری و گسترش بیماری استفاده نمی کنند، افشا می شود. این اجازه می دهد مردم را به داشتن مفاهیم کلیشه ای و عصبانیت از دیگر مردم و به عمل بر ادعاهای دروغین دست بزنند. این ایده ها و شیوه های نژادپرستانه و جنسیتی را پشتیبانی می کنند و سایر اشکال تبعیض بی عدالتی ها بر پایه باورهای غیر انتقادی است. این افراد تمرین کنندگان راه قرص آبی را، برای قربانی کردن، توسط شارلاتان ها و کسانی که برنامه های پونزی را بر اساس امید غیر عقلانی اجرا می کنند، مورد بررسی قرار می دهند. مسیر قرص آبی برای کسانی که نگرانی خود را نسبت به دیگران و در حال حاضر در طول مدت دراز مدت دارند جذاب است اما اغلب ثابت می کند که کاملا مخالف آنچه که در هنگام انتخاب آبی قرص انتظار می رفت خواهند بود. این یک خط دادن به انتخاب شما نبود این فقط پیامد این انتخاب بود.


باور و شک


اعتقاد و شک و تردید نقطه مخالف دولت های روانشناختی هستند.

آنها نمی توانند همزمان با یک ایده وجود داشته باشند.

فلسفه بر اساس فرآیند تحقیق با استفاده از روش دیالکتیکی برای تفکر استوار است.

پرس و جو فرآیندی است که ذهن می تواند از شک به اعتقاد وارد شود.

برای روش و فرآیند ذهن فلسفه هر موقعیتی که به دست می آید، بایستی مستلزم ادامه روند تحقیق و بررسی باشد.

شما نمی توانید به شک و تردیدهایتان هم شک کنید! شما می توانید به تحقیق و تردید در مورد آن بپردازید تا آن را به طریقی حل و فصل کنید و به باور برسید.

شما می توانید باور کنید و سوال بپرسید و آن را به معاینه بحرانی بسپارید. شما نمی توانید یک شک را باور کنید. شما فقط به سادگی شک می کنید.

بنابراین، فلسفه درباره تفکر در مورد عقاید و حل و فصل بر روی اعتقاد با استفاده از استدلال و شواهد در هر کجا که ممکن است؛ می پردازد. همچنین در مورد ادامه روند بررسی باورها یا موقعیت ها با استفاده از روش دیالکتیکی ادامه داده می شود که در میان یک جامعه از محققان که در خدمت تقویت عنصر حیاتی تفکر دقیق هستند، انجام می گیرد.


افتادن در اسارت خیر و شر یا رسیدن به جاودانگی و بهشت؟

۱۰ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سامان